مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:46109 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

دلائل كساني كه ميگويند: «تجربه معيار شناخت حقيقت است» چيست؟
گروهي معتقدند كه علم، معيار علم نيست، عمل و تجربه معيار علم است، زيرا انديشههاي انساني بر دو نوع است، برخي قابل پياده شدن در عمل هست، اين گروه از دانشها، اگر مورد تأييد علم و تجربه قرار گرفتند قهراً، حقيقت خواهند بود ولي آن گروه، مانند ابدي و ازلي بودن جهان كه قابل پياده شدن نيست و لابراتوار نميتواند تكليف آن را روشن سازد، چنين موضوعاتي قابل شناخته شدن نيست.
طرفداران اين نظريه كه غالباً ماترياليستها هستند ميگويند: مسائل الهيات از مسائل نشناختني است، زيرا چون در مقام عمل و تجربه قابل پياده شدن نيست، از اين جهت بايد دور اين مسائل قلم كشيد ولي علوم و نظريات قابل پياده در مقام عمل، در صورت تأييد از راه تجربه و آزمايش، حقيقت خواهد بود و اگر تجربه و آزمايش آن را رد كرد مهر باطل بر پيشاني آن خواهد خورد.
طرفداران اين نظريه، پس از مدتي با مشكلاتي روبرو شدند، مانند تشخيص صحّت نظريه روح، و روان ناخودآگاه كه مورد ادعاي قائلان به روح علاوه بر بدن و تن است.
منطق ارسطو در اين مورد از براهين عقلي نظري كه سرانجام به يك رشته شناختهاي بديهي ميرسد، كمك ميگيرد و وجود روح و روان ناخودآگاه را ثابت ميكند.
امّا طرفداران اصالت تجربه و آزمايش در سنجش شناخت حقيقت در امثال اين موارد با بنبست عجيبي روبرو ميشوند و هيچ گونه راهي براي اثبات و يا نفي آنها ندارند، زيرا مثلاً روح مجرد از ماده، قابل آزمايش در لابراتوار و قابل مشاهده در زير چاقوي تشريح نيست، و اگر مشاهده شد، روح نخواهد بود، و جزئي از تن به شمار خواهد رفت.
در اين مشكل، برخي از خود انصاف نشان داده ميگويند: در مسائلي كه از قلمرو آزمايش بيرون است، مانند وجود خدا و روح، بايد راه «نميدانيم» را پيش گرفت و درباره آنها نفياً و اثباتاً سخن نگفت.
ولي برخي ديگر راه افراط در پيش گرفته و به جاي نميدانم ميگويند «باطل است»، و اين گروه همان ماديها هستند، آنان ميگويند: اگر فرضيهاي را عملي تأييد كرد، پس صحيح است و اگر عمل تأييد نكرد، خواه خلاف آن را تأييد كرد يا اصلاً نه تأييد كرد و نه تكذيب، آن را يك نظريه باطل تلقي كرده و صحّت آن را نفي خواهيم كرد.
يك چنين تندروي در معيار شناخت به خاطر يك سلسله پيشداوريهاي باطل مكتبي است كه بر اصالت ماده و نفي غير آن، استوار شده است.

: آية الله جعفر سبحاني
شناخت در فلسفة اسلامي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.